بلبلِ دل شیدا نغمهخوان و گویا بود لاالهالاهواز نسیمِ نوروزی لالهها فرحزا بود لاالهالاهوهر طرف که خم میشد شاخه درختِ بیدشاخ و برگ گویا بود لاالهالاهوزیر و بم در این عالم، قطره قطره آب و نمجوی و نهر و دریا بود لاالهالاهوقمری و دگر طوطی، صلصل و همای عشقنغمهخوان و شیدا بود لاالهالاهوهم جماد و هم حیوان، هم نبات و هم انسان
ذکرشان ز
مولی بود لاالهالاهوعارفِ جهانِ حق ناظر است و ذاکراو رها ز سودا بود لاالهالاهوهر چه در جهان باشد ظاهر و نهان باشدسیر او به بالا بود لاالهالاهومیشود روان روشن از تجلیِ جانانروح و جان توانا بود لاالهالاهوسالکِ صراطِ عشق صابرِ خدابین استخوشکلام و شیوا بود لاالهالاهوبرچسبها: کاروان شعر, غزل شماره ۷۷۵ صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 17:23